سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیا بخند


توعروسی رفتم کناریه دختره نشستم
ازارایشش خوشم اومدخوشم اومد بخصوص ابروهاشو  خوب درآورده بود
بهش گفتم شوهرت بهت گیرنمیده انقدرارایش میکنی
با عصبانت نگام کرد و رفت اونطرف نشست..
بعدأ متوجه شدم چه سوتی دادم بیچاره پسربود